كلا اين غربيها فلسفشون قويه و اين تفكر فلسفي در همه اموراتشون نفوذ كرده.تو همين مباحث مديريتي كه نگاه ميكني كلي مفاهيم انتزاعي و غير قابل لمس ميبيني كه در عين ناملموسي تونستن همشو كاربردي كنند.متنهاي فني شون پر از لغات ادبي-فلسفي و انتزاعي هست كه همش رو به صورتي موفقيت آميز كاربردي كردن.لغات و اصطلاحاتي مثل : زنجيره ارزش-فرهنگ سازماني- بهبود مستمر-ارزشهاي سازماني-فلسفه وجودي كسب و كار-چشم انداز كسب و كار-ماموريت كسب و كار-مديريت رشد-مديريت تغيير-مديريت كيفيت-مكتب روابط انساني-اجتماعي كردن-استراتژي كلان كسب و كار-ارزش مشتري-رهبري در سازمان-سازمان يادگيرنده-تفكر سيستمي در سازمان-مديريت ريسك-مديريت نو آوري-مديريت نام تجاري-مديريت دانايي محور-مديريت دانش و....
بايد قبول كنيم كه اينجور اصطلاحات تو سازمانهاي ايراني خيلي كم معني خارجي ندارن!
اينم واسه كساني كه يك ديكشنري كوچولو مي خوان :
۲ نظر:
سلام کاک چیا
معرکهاست
آدم باورش نمیشه
همین امروز سهتا جیز بدرد بخور یاد گرفتم استاد!
مديريت زمان
مهندسي ارزش
تفكر سيستمي
ایول
دقیقا! باید قبول کنیم:"بايد قبول كنيم كه اينجور اصطلاحات تو سازمانهاي ايراني خيلي كم معني خارجي ندارن! " این رو هم باید قبول کنیم که:صولانی ترین راه ها با اولین قدم آغاز می شوند...و تو این راه برداشتن این اولین قدم ها به عنوان مسئولیتی بر عهده من و شماییست که "می دانیم" باید شروع کرد...
ارسال یک نظر