خيلي زياد شنيديم كه ميگويند در عصر اطلاعات هستيم و فناوري اطلاعات انقلاب عصر حاضر ميباشد.واقعا چرا؟ آيا فناوري اطلاعات در قد و قواره يك انقلاب مانند انقلاب صنعتي ميتواند باشد؟ به دلايل زير تونستم خودم رو راضي كنم كه انقلاب هست :
خيلي از كارهاي روزمره و در به دريهاي ما به خاطر دستيابي به اطلاعات ميباشد.مثال : دانشگاه ميرويم چون آنجا مخزني است از اطلاعات و معلومات كه در مغز استادان و كتابخانه ها انباشته شده . كتابخانه ميرويم چون آنجا هم مخزني از اطلاعات انباشته شده است. به بانك ميرويم چون ميخواهيم اطلاعات حساب خود را مشاهده يا تغيير دهيم. به فروشگاه ميرويم چون ميخواهيم در مورد نوع و قيمت اجناس اطلاع پيدا كنيم تا تصميم خريد مناسب را اتخاذ نماييم . به محل كار خود ميرويم تا در جريان گردش اطلاعات كسب و كار خود قرار گرفته و به توسعه آن كمك كنيم. به سازمانهاي ديگر وادارات ديگر مراجعه ميكنيم تا از روند رسيدگي به كار خود اطلاع پيدا كنيم . و حتي ميتوان گفت با دوستان خود قرار ملاقاتي ميگذاريم تا اطلاعات زندگي روزمره خود را مبادله كنيم. همه مثالهاي بالا يك وجه مشابه دارند و آن اينكه : براي كسب اطلاعات حضور فيزيكي شخص لازم بود.در اينجا فناوري اطلاعات وارد عمل ميشود و تنها تغييري كه ايجاد ميكند اينست كه ساز و كارهاي گردش اطلاعات را از محدوديتهاي فيزيكي جدا ميكند.يعني اينكه در تمامي مثالهاي بالا كافيست پشت ميز كامپيوتر بنشينيم و آن e مشهور را به ابتداي آنها اضافه كنيم.آنگاه ميشود دانشگاه الكترونيكي ، دولت الكترونيكي ، كتابخانه الكترونيكي ، فروشگاه اينترنتي ، سازمان مجازي ، مدير مجازي و....در هيچ زمان ديگري در تاريخ امكان نداشت كه چند نفر از چند نقطه دنيا يك كنفرانس تشكيل بدهند بدون اينكه نيازمند به حضور فيزيكي در محل كنفرانس باشند.
اصطلاحات مربوطه : مديريت دانش ، جامعه شبكه اي ، WSIS، اقتصاد اطلاعاتي، فقر اطلاعاتي ، تحريم اطلاعاتي ، دره سيليكون ،
كتاب مرتبط : عصر اطلاعات و ظهور جامعه شبكه اي - تاليف : امانوئل كاستلز - ترجمه علي پايا: